رانیا و اب تنی
15 ماهگی رانیا مبارک
پانزده ماهگی دختر نازم مبارک برای این روز برات کیک ساده کشمش با روکش مربای گیلاس درست کردم که چون زود تموم شد ازش عکسی نیست با 2 تا پیتزا که متاسفانه یکی شون به علت بازیگوشی ات سوخت این مدت کمتر وقت می کنم وبلاگت به روز کنم الان که خوابی فرصت کردم این کار با عکسهات انجام می دم توی ماهی که گذشت تو یاد گرفتی با قاشق و دستهات غذا بخوری البته هنوز با قاشق مشکل داری از پله ها به خوبی بالا می ری با عروسکهات حرف می زنی این روزها تمام تلاشت می کنی که کلمه ها رو به زبون بیاری ولی خب هر چی می گی کسی نمی فهمه موقع دستشویی کردن به من می یای می گی و م...
نویسنده :
ماماني
13:17
این روزها
رانیا دخترم این روزها به راحتی از پله ها بالا می ری این روزها دستهای منو می گیری و راه می ری این روزها توی پارک تند تند راه می ری که کسی نخواد به گرد پات برسه این روزها عاشق اب تنی شده در حالیکه قبلا از حمام می ترسیدی حالا همه اش می خوای توی وان حمومت بشینی بازی کنی خودت با دستهات غذا می خوری تلاشت می کنی که قاشق توی دهانت کنی بهاش غذا بخوری بعضی کلمات می گی عاشق ماشین سواری هستی سرسره بازی و تاب بازی رو دوست داری بابارو خیلی دوست داری و هر وقت ببینی اش می پری می ری توی بغلش تلفن رو بر می داری و الو الو می کنی موهای بلند رو می ک...
نویسنده :
ماماني
21:24